پایگاه صالحات - حجتالاسلام و المسلمین غلامرضا قاسمیان از اساتید حوزه و دانشگاه :
حواسمان را جمع کنیم. آدم نمیداند اطرافیانش بعداً به چه مقامات علمی و معنوی میرسند. اگر آدم روی خودش کار نکند، حسد و هوای نفس و حب نفس نمیگذارد آدم راحت بپذیرد همدرس و همکلاسش به جایی رسیده است.
من به برادران مشکاتی عرض میکردم که شماها پس فردا یکیتان می شود وزیر، یکیتان میشود وکیل، یکیتان هم هیچی نمی شود! یکیتان منبری معروفی می شود، یکی معروف نمیشود. ممکن است یکی از شما بعدها سمتی پیدا کند که اطاعت از او واجب بشود.لذا باید آنقدر آدم روی خودش کار بکند که بپذیرد این را. کما اینکه یک عده زیر بار انبیاء نمیرفتهاند به همین دلیل؛ و لئن اطعتم بشراً مثلکم انّکم اذاً لخاسرون. این حجابهای همعصری و هم بحثی را باید خدا کمک کند و نگه دارد آدم را.
این ماجرا را من از آقای صدیقی نقل قول می کنم .
در زمان ریاست جمهوری آیت الله خامنه ای ، آقا با آقای بهاءالدینی (ره) ارتباطی نداشت . آقای فاطمینیا رابط آشنایی شدند و رابطه آقا و آقای بهاءالدینی خیلی نزدیک شد .
بعد از رهبری مقام معظم رهبری ، آقای بهاءالدینی کسالتی پیدا کرده بودند و بیمارستان هم نمیرفتند .
آقای خامنهای به آقای فاطمینیا گفته بودند که به آقای بهاءالدینی بفرمایید که حتماً دکتر بروند و اگر هزینهای هم دارد بدهید.
بالاخره به آقای بهاءالدینی گفتند که آقا گفتند شما حتماً بیمارستان بروید.
خلاصه به خاطر دستور آقا، ایشان میآیند تهران بیمارستان خاتم و مدتی بستری می شوند برای معالجه .
این را آقای صدیقی میگفت، میگفت من رفتم عیادتشان و به آقای بهاءالدینی گفتم آقا حالتان بعد از عمل چه طور است؟
آیت الله بهاءالدینی گفتند : الحمد لله! الحمد لله! ما به حرف این سید (آیت الله خامنهای) گوش کردیم، آمدیم بیمارستان، آقا (امام زمان) آمد ملاقات ما .
این است، یعنی این مقدار گوش کردن به حرف ، تأثیرات داره ، آقا راضی میشود . این نائب است. به هر مبنایی بگیرید.
این آقای ماست، یک پارچه آقاست!
حالا چی میشود که یک نفر حرفزدنش میشود آبرو. خودش میشود عزت، یکی دیگر نشده؟
تا یار که را خواهد و میلش به که باشد. آدم باید روی خودش کار کند و تا روی خودش کار نکند زیر بار این حرفها نمیرود. این آیه را دیده اید که ان الذین یجادلون فی آیاتنا بغیر سلطانٍ اتاهم ان فی صدورهم الّا کبراً. یعنی مشکل اینها فقط کبر است. همه این مجادلهها به خاطر کبر و خود بزرگبینی است.
منابع :
سایت استاد قاسمیان
وبلاگ حسین کاشانی