اندر کرامات حقوقدانی!؟

(اثری متفاوت از علی رضایی):

 

 اسم؟فامیل؟:«بزدلِ ترسو»

بنده یک عقل منجمد هستم

این مهم نیست من کی ام؛اصلاً

به جهنم که منتقد هستم!

 

این مهم نیست من کی ام،بالفرز

اسم من شاقُلام یا حسن است

آنچه که هائض(!) احمیت است

بیثوادیِ آشکارِ من است

 

بیسوادم شبیه مردی که

از شعار «امید» می نالد

مانده ام من!عجیب دنیاییست

قفل هم از «کلید» می نالد!

 

مشکل من که مال دنیا نیست

گور بابای پول و ارز و دلار

ماه بهمن تورمش صفر است

طبق آمارِ «مرکز آمار»

 

طبق آمار، رشد ملموس است

جیب مردم اگر چه که خالیست

باعبور از رکود فهمیدم

چقدر اقتصادمان عالیست!

 

گله ای نیست، هرچه من دیدم

تاکنون خوبی و خوشی بوده است

مشکلی هم اگر که میبینید

همه تقصیر شخصِ«محمود» است

 

مشکل اقتصاد ، محمود است

عامل تند باد، محمود است

یا بقول جناب بعضی ها

اصلا ام الفساد ، محمود است!

 

[عده ای جرمشان مسلّم شد

مثل این «م.ر» که زندانیست

عده ای نیز پشتشان گرم است!؟

_بُردن اسمشان مُیَسّر نیست_!!!]

 

آی مردم!چقدر بی صبرید

انتظاراتتان همه بیجاست

بگذارید بگذرد «۱۰۰روز»

درسبد هایتان پر از کالاست

 

الغرض؛کارو بار این دولت

تازه روی روال افتاده

ای که دلواپسی!رعایت کن

عقل سالم خدا به تو داده!!!

 

اقتصاد و سیاست وفرهنگ 

همه ی مشکلات_ازاین دست_

بلکه حتی «هوای خوزستان»

همه گیرِ توافق ژنو است!

 

رفع هرگونه «کینه»و«تحریم»

این توافق رسالتش این است

رفع تحریم هم اگر نشود

لااقل رفع کینه تضمین است

 

اینهمه دشمنی دلیلش چیست؟!

میتوان اعتماد سازی کرد

میتوان با مذاکره حتی

دشمنان را ز خویش راضی کرد! 

 

این توافق هرآنچه که باشد

در حصولش شتاب باید کرد

چاره ای نیست،چونکه بالاخره

«کدخدا» را مجاب باید کرد

 

...

خسته ام مثل دیپلماتی که

کارِ صبح وشبش مذاکره است

مثل یک شاعرِ خیالاتی

که درون دلش مشاعره است

 

دوستان، مخلصِ کلام اینکه:

هر کسی مردِ حکمرانی نیست!

من در این چند سال فهمیدم

همه چی به «حقوقدانی» نیست!

زمستان ۹۳

 

شاعر: علی رضایی

از طنز بهداشتی