.بوتراب(ع) را گفتند چه شد که بوتراب شدی؟گفت:نگهبان دلم بودم

۲۹ مطلب با موضوع «اخلاق» ثبت شده است

گناه آدم های خوب...

گناه آدم های خوب...

اگر بخواهی عبد باشی، اول باید گناه نکنی. بعد بی‌گناه که شدی، برای گناهان زیادی گریه خواهی کرد. گناه شکری که هیچگاه نمی‌توانی به بجا آوری، گناه ادا نکردن حق بندگی، گناه خود را گناهکار ندیدن، گناه فاصلۀ زیادی که با او داری و گناهانی که فقط آدم‌های خوب آنها را درک می‌کنند و نیمه شب‌ها بخاطرش هق هق گریه می‌کنند....

استاد پناهیان

هوای کوی تو از سر نمی رود آری


۲ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سید علیرضا

اعمال وقت خواب از زبان میرزا جواد اقا ملکی تبریزی....


۹ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علیرضا

وصیت های پیامبر اکرم صلی الله علیه و آله به امام علی علیه السلام


1. فرو بردن خشم:

ای علی! اگر کسی خشمی را که به انجامش توانا است، فرو برد، خداوند در روز قیامت، امن و آسایشی به او پاداش می دهد که لذتش را در می یابد.

2. بدترین مردم:

ای علی! بدترین مردم کسی است که مردم به خاطر اجتناب از شرش او را گرامی دارند.

3. خوشا آنان که:

ای علی! خوشا به حال کسی که عمرش طولانی و عملش نیک باشد.

4. زندان مومن:

ای علی! دنیا زندان مؤمن و بهشت کافر است.

5. ترس از خدا:

ای علی! کسی که از خداوند متعال بترسد، خداوند همه چیز را از او می ترساند و کسی که از خداوند نترسد، خداوند او را از همه چیز می ترساند.

6. مرگ ناگهانی:

ای علی! مرگ ناگهانی موجب آسایش مؤمن و حسرت کافر است.

7. دستاویز ایمان:

ای علی! از محکم ترین دستاویزهای ایمان، دوستی و دشمنی در راه خداست.
ادامه داره...
۴ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علیرضا

دین سه وجه را میطلبد برادر...

ملامهدی نراقی در کتاب اخلاقی جامع السعادات مثالی دارد،چقدر این مثال زیباست، میفرماید:

یک نفر به بیماری پوست مبتلا میشود مراجعه میکند به طبیب. طبیب میگوید با سه شرط تو خوب میشوی، منتها تک تک آنها فایده ندارد؛ باهم موثر است. اول باید پرهیز کنی؛ یک چیزهایی است حساسیت پوستت را افزوده میکند. دوم شربتی است که از باطن، بیماری تو را از بین میبرد، چون هر بیماری از باطن می آید. سوم یک روغنی است، شما این روغن را بمالید که شب ها آرام بخوابید و از بیرون هم معالجه شوید

میرود بعد از یک هفته می آید میگوید خوب نشدم؛ طبیب می گوید چرا؟ میگوید: پرهیز نکردم؛ شربت هم نرسیدم تهیه کنم؛ ولی خوشبختانه آن روغن در منزل بود، از آن مالیدم!

طبیب می گوید: ای بی عقل! با روغن مالی میخواهی به جایی برسی.

ای آقا... بیشتر مسلمین فقط روغن می مالند؛ حالا مثال را تطبیق بدهیم؛ پرهیز، پرهیز از گناهان است. شربت، حضور قلب در نماز ها و عبادات است، توجه به باطن عبادات است که اصلا چرا از من نماز خواسته اند؟چرا از من روزه خواسته اند؟ روغن مالیدن هم ظواهر است. بالاخره ظاهر بی باطن نمیشود، باطن هم بی ظاهر نمیشود. ملا مهدی نراقی میفرماید بیشتر مردم از این سه تا دستور فقط روغن را انتخاب کرده اند.

حاج اقا فاطمی نیا

۳ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علیرضا

دعای مومن...

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علیرضا

هی کورمال کور مال خوردیم تو دیوار!

یه روز یکی به ما گفت چشماتون رو باز کنید!
گفتیم یعنی چی؟
گفت یعنی حواستون رو جمع کنید
ما گوش نکردیم!با چشم بسته کورمال کور مال خوردیم تو دیوار!هی خوردیم تو دیوار و بیدار نشدیم...
و وای از این جهالت و ظلمت فکر
آیت الله مجتهدی رحمت الله علیه تعریف میکردند:((
استاد ما در کودکی در مکتب به ما میفرمودند اگه دلت بستنی خواست رفتی مغازه بگو لواشک میخوام!( 0_0 )
اگ دلت لواشک خواست بگو بیسکوییت میخوام! ( 0_0 )
استاد از بچگی به ما مقاومت در برابر تمایلات نفسانی رو یاد میدادن...))
من میگم اگ از کودکی عادت میکردیم دلمان دلم میخواهد نخواهد الان دلمان دلم میخواهد نمیخواست!!!

امان ازین فلک دون بوقلمون عشوه گر که جولانگه شیطان و شیطان صفتانی شده که دین و دنیا را به بازیچه گرفته اند.

۱ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علیرضا

گله دارم آقا...

آقا جان یه گله دارم....

برای این همه آدم تو این دنیا جا داشتی...

برا من جا نداشتی...

آقا جان...

میگن صف حرم یه سرش کربلات یه سرش مرز مهران و شلمچه....

آقا ان شاالله یه سرش رو مشهد الرضا میکنیم یه سرش رو شمس الشموس حرمت شما...

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰
سید علیرضا

نماز علی علیه السلام یه طرف،نماز ما یه طرف...

قل هل ننبئکم بالاخسرین اعمالا ----> الذین ضل  سعیهم فی الحیاه الدنیا

                                           ---->و هم یحسبون انهم یحسنون صنعا

  اولئک الذین کفروا بایات ربهم    ---->فحبطت اعمالهم

فلا نقیم لهم یوم القیامه وزنا...

علی مع الحق و الحق مع العلی

وزن = حق

یعنی تو روز جزا:

{نماز امیر المونین یه طرف ترازو!!! (0_O) نماز ما اون طرف ترازو!!!(0_0)}

وضعمون چطوره؟

۲ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید علیرضا

بسیج در دیدگاه امام خامنه ای حفظه الله

...خداوند متعال در یک جاى قرآن از کسانى یاد میکند که «یُحِبُّهُم وَ یُحِبّونَه» - هم آنها خدا را دوست میدارند، هم خدا آنها را دوست میدارد - و در جاى دیگرى از قرآن اینها را یا جمعى از اینها را معرّفى میکند و میفرماید: اِنَّ اللهَ یُحِبُّ الَّذینَ یُقاتِلونَ فى سَبیلِه صَفًّا کَاَنَّهُم بُنیانٌ مَرصوص؛یعنى همین جوان، مرد، زن، نخبه، فرزانه، مؤمن که همهى توانایىهاى خود و وجود خود را روى دست گرفته و وارد میدان کرده؛ همان معنایى که ما براى بسیجى قائلیم.


آنچه بهنظرِ این حقیر، کمتر به آن پرداخته شده است و باید پرداخته بشود، مسئلهى عقبهى فکرى و پشتوانهى فکرى بسیج است. بسیج یک اندیشه است، یک فکر است، یک منطق است، یک منظومهى فکرى است. علّت این هم که همه مىبینند که تحصیلکرده، نخبه، نابغه، از رشتههاى مختلف مجذوب بسیج میشوند، این است که بسیج صرفاً یک حرکت احساسى نیست؛ یک منطق قوى پشت سرِ بسیج وجود دارد؛ این منطق، این علم، وقتى با عمل همراه میشود، این غوغا را درست میکند؛ این حوادث شگفتآور را خلق میکند. پایهى این تفکّر چیست؟
 من چند جملهى کوتاه دربارهى این تفکّر - تفکّرى که قاعدهى بسیج است، پشتوانهى بسیج است، عقبهى فکرى بسیج است - عرض میکنم. دو نکته را من در این مورد عرض میکنم، [که] جاىِ فکر کردن و بحث کردن و کار کردن دارد.
 پایهى این تفکّر، اعتقاد به مسئولیّت انسان است؛ مسئولیّت انسان. انسان موجودى است مسئول. نقطهى مقابل این فکر، حالت احساس بىمسئولیّتى، «ولش کن»، «برو خوش باش»، «به خودت بپرداز» است. پایهى فکرى بسیج این مسئولیّت الهى است که حالا عرض میکنم مبانى دینى مستحکمى دارد. نه فقط مسئولیّت در برابر خود و در برابر خانوادهى خود و نزدیکان خود - که این هست - بلکه مسئولیّت در قبال حوادث زندگى؛ در قبال سرنوشت جهان، سرنوشت کشور و سرنوشت جامعه، چه مسلمان، چه غیر مسلمان. این احساس مسئولیّت فقط نسبت به انسانهاى همعقیده و مسلِم و مؤمن نیست بلکه حتّى نسبت به غیر مسلمین و غیر مؤمنین هم احساس مسئولیّت میکند. نقطهى مقابلِ همان دَمغنیمتى، ولش کن و حالت تنبلى و حالت گریز از مسئولیّت و مانند اینها است. پایهى اصلى بسیج، این احساس مسئولیّت است. این تفکّر مسئولیّت انسان، جزو بیّنات اسلام است. یعنى هیچکس نمیتواند در این تردید بکند که اسلام، انسان را اینجور موجودى میداند: موجودى که مسئول است، کار از او خواسته شده است.

امّا دایرهى بسیجیان. بسیجى کیست؟ هر کسى که در این بستر اعتقادى و انسانى که عرض کردیم، به فعّالیّت مشغول است، بسیجى است. البتّه نیروى مقاومت بسیج، نماد این نهضت عظیم عمومىِ فراگیرِ ملّى است؛ نماد نظم و انضباط و جهتگیرى درست و تعلیموتربیت است. بسیجى، نامِ بسیجى و عنوان بسیجى، فراگیر است؛ نیروى مقاومت بسیج، آن قلعهى اصلى، جایگاه و مرکز و قرارگاهِ اصلىِ این چتر عظیمى است که همهى ملّت را در بر میگیرد؛ الهامبخشِ نظم است، الهامبخش حضور است، الهامبخش حرکت است؛ چه در جامعه، چه در قشرهاى مختلف، چه در دانشگاه، چه در مدرسه، چه در حوزهى علمیّه؛ در هر نقطهاى؛ حضور نیروى مقاومت بسیج به این معنا است. خطدهى، راهنمایى، انضباط، نظم، تعیین وظایف گوناگون نسبت به این مجموعه تا آنجایى که توانش و امکانش برسد - همانطور که حالا برادران شرح دادند - طبعاً امکانات امکانات محدودى است، و تا حالا به اینجا منتهى شده است که این دهها میلیون الحمدلله آمدهاند. این، دایره و حیطهى حضور انسانىِ بسیجیان.
 امّا عرصهها. عرصهها بىپایان است. عرصهها هیچ محدودیّتى ندارد. عرصهى دفاع، عرصهى سیاست، عرصهى سازندگى، عرصهى اقتصاد، عرصهى هنر، عرصهى علم و تحقیق، تشکّلهاى مذهبى، عزادارىها؛ همهجا و همهجور؛ اینها عرصههاى حضور بسیج است؛ همهجا...

۱ نظر موافقین ۱ مخالفین ۰
سید علیرضا

خاطره استاد دانشگاه شریف...

ﺧﺎﻃﺮﻩ ﺍﯼ ﺍﺯ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺍﺳﺎﺗﯿﺪ ﻗﺪﯾﻤﯽ ﺩﺍﻧﺸﮕﺎﻩ
ﺷﺮﯾﻒ ـ ﺩﺍﻧﺸﮑﺪﻩ ﻣﺘﺎﻟﻮﺭﮊﯼ :
ﯾﮏ ﺑﺎﺭ ﺩﺍﺷﺘﻢ ﺑﺮﮔﻪﻫﺎﯼ ﺍﻣﺘﺤﺎﻧﯽ ﺭﺍ ﺗﺼﺤﯿﺢ
ﻣﯽﮐﺮﺩﻡ .
ﺑﻪ ﺑﺮﮔﻪﺍﯼ ﺭﺳﯿﺪﻡ ﮐﻪ ﻧﺎﻡ ﻭ ﻧﺎﻡ ﺧﺎﻧﻮﺍﺩﮔﯽ ﻧﺪﺍﺷﺖ.
ﺑﺎ ﺧﻮﺩﻡ ﮔﻔﺘﻢ ﺍﯾﺮﺍﺩﯼ ﻧﺪﺍﺭﺩ.
ﺑﻌﯿﺪ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺑﯿﺶ ﺍﺯ ﯾﮏ ﺑﺮﮔﻪ ﻧﺎﻡ ﻧﺪﺍﺷﺘﻪ ﺑﺎﺷﺪ .
ﺍﺯ ﺗﻄﺎﺑﻖ ﺑﺮﮔﻪﻫﺎ ﺑﺎ ﻟﯿﺴﺖ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻥ ﺻﺎﺣﺒﺶ ﺭﺍ
ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽﮐﻨﻢ .
ﺗﺼﺤﯿﺢ ﮐﺮﺩﻡ ﻭ ۱۷/۵ ﮔﺮﻓﺖ...
ﺍﺣﺴﺎﺱ ﮐﺮﺩﻡ ﺯﯾﺎﺩ ﺍﺳﺖ، ﮐﻤﺘﺮ ﭘﯿﺶ ﻣﯽﺁﯾﺪ ﮐﺴﯽ ﺍﺯ ﻣﻦ ﺍﯾﻦ ﻧﻤﺮﻩ ﺭﺍ ﺑﮕﯿﺮﺩ.
ﺩﻭﺑﺎﺭﻩ ﺗﺼﺤﯿﺢ ﮐﺮﺩﻡ ۱۵ ﮔﺮﻓﺖ...
ﺑﺮﮔﻪﻫﺎ ﺗﻤﺎﻡ ﺷﺪ.
ﺑﺎ ﻟﯿﺴﺖ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﺎﻥ ﺗﻄﺒﯿﻖ ﺩﺍﺩﻡ ،
ﺍﻣﺎ ﻫﯿﭻ ﺩﺍﻧﺸﺠﻮﯾﯽ ﻧﻤﺎﻧﺪﻩ ﺑﻮﺩ...
ﺗﺎﺯﻩ ﻓﻬﻤﯿﺪﻡ ﮐﻪ ' ﮐﻠﯿﺪ ' ﺁﺯﻣﻮﻥ ﺭﺍ ﮐﻪ ﺧﻮﺩﻡ ﻧﻮﺷﺘﻪ ﺑﻮﺩﻡ ﺗﺼﺤﯿﺢ ﮐﺮﺩﻩﺍﻡ...

نکته اخلاقی:

 اغلب ما انسانها نسبت به دیگران سخت گیرتریم تا نسبت به خودمان...

.

.

.

.

.

یه همچین آدم اخلاقی هستم من از همه چیز نکته های اخلاقی میفهمم


(طنز بهداشتی)

۳ نظر موافقین ۲ مخالفین ۰
سید علیرضا